دانلود بازی پلی استیشن ۱ – بازی Playstation 1 – بازی ps1
داستان بازی

داستان بازی رزیدنت اویل صفر

داستان رزیدنت اویل صفر

بازی رزیدنت اویل یکی از بهترین بازیهای سبک فکری و اکشن و در عین حال ترسناک به شمار می رود که در زمان خود طرفداران زیادی را به سمت خود کشاند. این بازی مخصوص پلتفورم پلی استیشن ۱ بوده و در سال ۲۰۰۲ برای اولین بار در کشور ژاپن وارد بازار شد.

مقدمه ای بر بازی رزیدنت اویل صفر

شاید کمتر کسی باشد که در مورد این بازی اطلاعات نداشته باشد، تقریبا تمام گیمرهای قدیمی می دانند که داستان این بازی حول محور ویروس و تبدیل شدن مبتلایان به زامبی است. اما لازم است تا برای کامل شدن اطلاعات خود در مورد این بازی مقدمه ای بر این بازی داشته باشیم.

شروع داستان Resident Evil Zero

داستان این بازی در سال ۱۹۶۰ اتفاق می افتد، جایی که اولین شخصیت بازی به نام ادوارد اشفورد قصد دارد راه حلی پیدا کند تا بتواند DNA انسان را تقویت نماید. تمام افراد و خدمه ادوارد در تلاش بودند تا این راه حل رو پیدا کنند اما سرانجام ۲ مامور به نام های آزول ای اسپنسر و جیمز مارکوس توانستند در افریقا گلی را پیدا کنند که ناقل ویروس بود. به طوری که این ویروس قابلیت تغییر دی ان ای انسان رو داشت. نام این ویروس، پراجنتر (Progenitor) بود.

رزیدنت اویل صفر

تاسیس شرکت آمبرلا Umberella و آغاز داستان های رزیدنت اویل

آزول ای اسپنسر معتقد بود که می توان با این ویروس نسل جدیدی از انسان ها را با قابلیت ها خاص به وجود آورد، (در واقع انسان ها را به Super Human تبدیل کنند.) این دو مامور تصمیم گرفتند تا به خانه ادوارد اشفورد برگردند. این عمارت بیرون شهر راکون سیتی قرار داشت و در زیر این عمارت یک آزمایشگاه مخفی وجود داشت. این دو برای آنکه فعالیت های آزمایشگاهی خود به صورت مخفی و محرمانه انجام دهند تصمیم گرفته تا شرکتی به نام آمبرلا تاسیس کنند.

اسپنسر با ایجاد شرکت آمبرلا که در حیطه داروسازی فعالیت داشت تواستند آزمایش های خود به صورت غیر قانونی ادامه دهند. اما ادامه فعالیت ها ملزم به داشتن پول و سرمایه بود! بنابراین این دو همکار تصمیم گرفته با ساختن سلاح های بیومیکروبی برای ارتش هزینه لازم را تامین کنند. با تامین شدن نیازهای مالی شرکت آمبرلا در نهایت کار این سه مامور (ادوارد اشفورد، آزول ای اسپنسر و جیمز مارکوس) به صورت رسمی آغاز و هر دو تصمیم گرفتند به صورت شخصی آزمایش ها خود را از سر بگیرند.

شرکت آمبرلا

آزول ای اسپنسر معتقد بود که می توان با این ویروس نسل جدیدی از انسان ها را با قابلیت ها خاص به وجود آورد، (در واقع انسان ها را به Super Human تبدیل کنند.) این دو مامور تصمیم گرفتند تا به خانه ادوارد اشفورد برگردند. این عمارت بیرون شهر راکون سیتی قرار داشت و در زیر این عمارت یک آزمایشگاه مخفی وجود داشت. این دو برای آنکه فعالیت های آزمایشگاهی خود به صورت مخفی و محرمانه انجام دهند تصمیم گرفته تا شرکتی به نام آمبرلا تاسیس کنند.

اسپنسر با ایجاد شرکت آمبرلا که در حیطه داروسازی فعالیت داشت تواستند آزمایش های خود به صورت غیر قانونی ادامه دهند. اما ادامه فعالیت ها ملزم به داشتن پول و سرمایه بود! بنابراین این دو همکار تصمیم گرفته با ساختن سلاح های بیومیکروبی برای ارتش هزینه لازم را تامین کنند. با تامین شدن نیازهای مالی شرکت آمبرلا در نهایت کار این سه مامور (ادوارد اشفورد، آزول ای اسپنسر و جیمز مارکوس) به صورت رسمی آغاز و هر دو تصمیم گرفتند به صورت شخصی آزمایش ها خود را از سر بگیرند.

توطئه بر علیه ادوارد اشفورد

بعد از مدتی ادوارد اشفورد در حادثه ای به ویروس جنرتور آلوده شده و جان خود را از دست می دهد. اما این حادثه به صورت عمدی توسط Ozwell E. Spencer طرح ریزی شده بود. بعد از مرگ اشفورد پسر وی الکساندر عهده دار وظیفه پدر شده و مابقی آزمایشات را پیگیری می کرد. الکساندر بر خلاف پدرش به حوزه ژنتیک علاقه فراوانی داشته و به همین خاطر پروژه جدیدی را به نام کد ورونیکا ایجاد کرد. هدف پروژه کد ورونیکا ایجاد بچه هایی که قدرت فرا انسانی داشته باشند!

بعد از ۳ سال و در سال ۱۹۷۳ پروژه ورونیکا به موفقیت رسیده و دو بچه دوقلو با نام های الکسیا و آلفرد با دی ان ای خاندان اشفورد به وجود می آیند. ۱ سال بعد جیمز مارکوس توانست با DNA نوعی انگل، ویروس جدید را پیدا کند. این ویروس برخلاف ویروس قبلی که بدن میزبان را هدف قرار داده و شخص رو از پای در می آورد اما این ویروس فرد میزبان رو به زامبی تبدیل می کند.

در این بین اسپنسر دو دانشمند به نام های ویلیام برکین و آلبرت وسکر را استخدام می کند.

Resident-Evil-Zero

آغاز تولید ویروس تی ورونیکا (T-Virus)

بعد از اینکه استخدام دو دانشمند توسط اسپنسر در آزمایشگاه کد ورونیکا دو برای دوقلو (الکسیا و آلفرد) همه کاره شده و به تولید ویروس خود مشغول بودند. با ادغام DNA یک نوع مورچه و ویروس جنرتو توانستند ویروس جدیدی به نام ویروس تی ورونیکا تولید کنند. بعد از مدتی دوقلو ها متوجه شده که خودشان بر اثر فعالیت های آزمایشگاهی نوعی ویروس متولد شده اند. دانست این موضوع آلفرد و خواهرش را شدیدا عصبانی کرده و پدرشان یعنی الکساندر رو به این ویروس تی ورونیکا مبتلا می کنند.

این ابتلا باعث شده تا الکساندر به یک هیولا (مانستر) تبدیل شود و دوقلوها پدرشان را در زیرزمین آزمایشگاه زندانی کرده و تصمیم می گیرند تا روی پدرشان آزمایشات و تحقیقات را انجام داده تا دلیل تبدیل شدن پدرشان را بفهمند.

ویروس تی - رزیدنت اویل صفر

دانلود بازی رزیدنت اویل صفر برای پلی استیشن ۱

تاثیرات ویروس تی ورونیکا

بعد از مدتی که از تحقیقات آزمایشگاهی پدر گذشت الکسیا متوجه شد که بدن الکساندر نتوانسته نسبت به ویروس تی ورونیکا واکنش مناسبی داشته باشد به هیولا تبدیل شد! الکسیا تصمیم گرفت که خود را به این ویروس مبتلا و خود را در محفظه های تنفس مصنوعی زندانی کرد. اما برعکس پدر، این ویروس روی بدن الکسیار واکنش مناسبی داشته و توانست خود را با بدن وی وفق دهد. (سازگاری ویروس)

آلفرد (برادر دوقلو) برای مخفی نگه داشتن این موضوع به همه گفت که پدر و خواهرش هر دو مرده اند. جیمز مارکوس خالق ویروس تی در تمام این سال ها مشغول تحقیق و آزمایش روی این ویروس بود. وی در حالی که مشغول تحقیق روی آخرین پروژه خود بود توسط نیروهای امنیتی آمبرلا کشته شد. اما بازهم توطئه ای در میان بود و آن هم دستور کشته شدن اسپنسر توسط جیمز مارکوس!

علت این توطئه موفقیت های پی در پی جیمز مارکوس بود که باعث به خطر افتادن جایگاه اسپنسر در آمبرلا می شد.

T-Virus

ندانستن راز پنهان مارکوس توسط اسپنسر

طرح توطئه کشته شدن مارکوس توسط دو دانشمند اسپنسر (ویلیام برکینگ و آلبرت وسکر) صورت پذیرفت. اما موضوع مهمی که این دو شخص نمی دانستند این بود که مارکوس در لحظات آخر خود را به جدیدترین ویروس تحقیقی خود آلوده کرده بود. به دلیل موفقیت برکینگ و وسکر، این دو به عنوان مدیران جدید آزمایشگاه مخفی معرفی شدند.

نمیسیز و تایرنت پروژه های جدید آمبرلا

بعد از مدتی شرکت آمبرلا دو پروژه جدید خود را با هدف ایجاد و ساخت سربازهای با قدرت فرا انسانی استارت زد. نام این دو پروژه نمیسیز و تایرنت بود. در میان این تحقیقات، برکینگ توانست ویروس جدیدی به نام ویروس جی تهیه کند که قابلیت افزایش طول عمر سلول ها را داشته باشد. این کشف توانست اسپنسر را تا حد زیادی خوشحال نماید به طوری که معتقد بود این ویروس می تواند به جاودانگی انسان ها کمک کند. به همین خاطر اسپنسر آزمایشگاه دیگری در زیر شهر راکون سیتی برای برکینگ ساخت تا پروژه های خود را در این آزمایشگاه توسعه دهد.

Capcom-the-Tyrant-Resident-Evil
پروژه ابر انسانی آمبرلا - پروژه تایرنت
پروژه ابر انسانی آمبرلا - پروژه تایرنت

جدا شدن وسکر از فعالیت های آزمایشگاهی

با ساخت آزمایشگاه دوم شرکت آمبرلا آلبرت وسکر تصمیم گرفت تا اطلاعات بیشتری در مورد اسپنسر مالک کمپانی آمبرلا و اهداف این شرکت پیدا کند. لذا تصمیم گرفت که از فعالیت آزمایشگاهی خود استعفا داده و به دنبال هدف جدید خود در بخش نطامی باشد. در ابتدای راه وسکر گروه جدیدی از بهترین نظامیان با نام استارز تشکیل می دهد. تقریبا ۱۰ سال از مرگ مارکوس به دست نیروهای آمبرلا می گذرد، اما اکنون او به طرز شگفت انگیزی زنده شده است! همانطور که قبلا گفته بودیم مارکوس قبل از مرگ، خود را به آخرین ویروس جدید خود مبتلا کرد که باعث شد بعد از ۱۰ سال مجدد زنده شود و اکنون تصمیم دارد تا بر علیه شرکت آمبرلا مبارزه کند و انتقام خود را از این کمپانی بگیرد.

ویلیام برکین - رزیدنت اویل صفر
آلبرت وسکر - رزیدنت اویل صفر

شروع داستان بازی رزدینت اویل صفر

با قدرت ابر انسانی که جیمز مارکوس دارد در سال ۱۹۹۸ وارد تاسیسات شرکت آمبرلا می کند و تمام کارکنان کمپانی را به ویروس تی آلوده می کند. افراد آلوده شده بعد از مدتی تبدیل به زامبی می شوند. این افراد بعد از زامبی شدن وارد شهر راکون سیتی شده و باعث مرگ های مشکوک می شدند. اداره پلیس راکون سیتی تصمیم گرفت گروهی را مسئول این کار کند تا به این موضوع رسیدگی کند. گروه  استارز به مدیریت وسکر پیگیری این قتل ها را آغاز کرد.

تیم براوو از گروه استارز وارد شهر راکون شده و این نقطه شروع بازی است.

تیم استارز

هدف اصلی آلبرت وسکر

وسکر علاوه بر اینکه رهبری گروه استارز را بر عهده داشت سعی کرد گروهی را به عمارت اشفوردها اعزام کند تا اطلاعاتی در مورد سرباز های به وجود آمده از پروژه تایرنت در این آزمایشگاه را به دست آورد. در واقع هدف اصلی وسکر تسلط بر این سربازهای فرا انسانی بود. آلبرت وسکر متوجه شد که گروهی که دیگر هم به صورت مخفیانه در پی به دست آوردن این اطلاعات هستند بنابراین به این گروه قول دادن اطلاعات به دست آمده از این پروژه را داد. پس می توان وسکر را همه کاره دانست!

– همکاری با گروه رقیب

– ریاست گروه استارز

– همکاری با کمپانی آمبرلا

تیم براوو توسط یک هلی کوپتر به نزدیک عمارت فرستاده شد. وسکر موتور هلیکوپتر را دست کاری کرده و بعد از مشکل فنی ایجاد شده در هلی کوپتر اعضای براوو مجبور شدند که پیاده به راه خود ادامه دهند. ای اتفاق در جنگل راکون اتفاق افتاد

آلبرت وسکر - رزیدنت اویل صفر

ربکا شخصیت اصلی داستان رزیدنت اویل زیرو

ربکار نام شخصیتی است که در Resident Evil Zero با آ آشنا می شویم. ربکا از اعضای تیم براوو بعد از اینکه اکثر هم تیمی هایش را از دست می دهد تصمیم می گیرد به ایستگاه قطار رفته و تحقیقات خود را آغاز کند. اما آلبرت وسکر و ویلیام برکین در حال مرور اوضاع هستند تا تصمیم های جدیدی را بگیرند. ناگهان از طریق مانیتور جیمز مارکوس خود را به آن ها نشان داده و بیان می کند که آلوده کردن کارکنان کار او بوده و هدفش نابودکردن آمبرلا بوده است.

بعد از این مشاجره، مارکوس به قطاری رفته که ربکا در آن قرار دارد. ربکا در قطار با یک افسر نیروی دریایی (ستوان دوم) به نام بیلی کوئن (Billy Coen) آشنا می شود و هر دو مجبور می شوند که به اتفاق هم برای نجات جان خود دست به مبارزه بزنند. این دو قطار را که سرعت زیادی دارد را در تاسیسات آزمایشگاهی متوقف کنند. از طرفی دیگر مارکوس به دنبال این دو نفر در حال جستجوست. به همین خاطر ربکا و بیلی کوئن در تلاش هستند تا به آزمایشگاه نفوذ کنند.

ربکا چمبرز - رزیدنت اویل صفر
بیلی کوئن - رزیدنت اویل صفر

پایان داستان رزیدنت اویل ۰

در آزمایشگاه ربکا و افسر آمریکایی می فهمند که ویروس توسط سه شخصیت اول داستان (مارکوس، اسپنسر و اشفورد) پیدا شد. با افشا شدن این موضوع، وسکر و برکین متوجه شدند که کار آمبرلا تمام است لذا وسکر تصمیم گرفت که اطلاعات پروژه تایرنت رو جمع آوری کرده و به گروه رقیب آمبرلا یعنی ارگانیزیشن به نشانه وفاداری برساند. اما برکین تصمیم می گیرد که به ادامه تحقیقات خود بپردازد. و این پایان همکاری برکین و وسکر بود.

بعد از اینکه وسکر تمام اطلاعات خود را جمع آوری کرد سیستم انفجار خودکار را روشن کرد. در این بین ربکا و بیلی کوئن در حال مبارزه با مارکوس و زامبی ها هستند و سرانجام موفق می شوند تا در نبردی نفس گیر مارکوس را شکست دهند و قبل از منفجر شدن، تاسیسات را ترک کنند. در انتهای داستان بیلی کوئن تصمیم می گیرد به زندگی خود بر گردد اما ربکا قصد دارد تا به دنبال سایر هم تیمی های خود بگردد.

شروع بازی رزیدنت اویل ۱

بعد از وقایع رزیدنت اویل صفر از گروه براوو خبری نشد، گروه S.T.A.R.S گروه دیگری با نام آلفا فرستاد تا این مشکل را بررسی کنند. در هنگامی این گروه به دنبال بازماندگان تیم براوو هستند مورد حمله زامبی ها قرار گرفته و اکثر نیروهای این گروه کشته می شوند. تنها ۴ نفر از این گروه باقی می مانند. این ۴ نفر عبارتند از کریس ردفیلد، جیل ولنتاین، بری برتون و آلبرت وسکر

این ۴ نفر بعد از کشمکش های فراوان سرانجام توانستند در عمارت اشفورد پناه بگیرند. بلافاصله بعد از اینکه در عمارت وارد شدند آلبرت وسکر به سرعت از جمع ۴ نفره خارج شده تا به دنبال اطلاعات مورد نیاز خود بگردد. جیل و کریس به دنبال اعضای تیم براوو رفته اما در عین اباوری اثری از آن ها دیده نمی شود به طوری که یا از قبل کشته شده بودند یا در هنگامی که به ماموران می رسند در حال مردن هستند. با اینکه شخصی از این گروه پیدا نشد اما جیل و کریس اطلاعات خوبی از شرکت آمبرلا به دست آوردند.

T-Virus-Resident-Evil-Zero
آلبرت وسکر - رزیدنت اویل صفر

تزریق ویروس تی و نجات از مرگ!

داخل و اطراف این عمارت مملو از مشکلات و دام های متفاوت و سخت بود که پشت سر هم از این موانع عبور می کردند. گروه کم کم متوجه خیانت وسکر شد. آلبرت وسکر یکی از هیولاهای فرا انسانی را از محفظه آزاد می کند تا توسط آن جیل و کریس را از بین ببرد! غافل از اینکه این هیولا اول به خود وسکر حمله می کند و او را از پای در می آورد. اما این پایان کار آلبرت وسکر نبود!

وسکر قبل از درگیر شدن با هیولای فرا انسانی ویروس جی را تزریق می کند. این همان ویروسی بود که در انتهای دیدارش با برکین از او گرفته بود. بدین ترتیب وسکر از مرگ نجات یافت. این سوپر سرباز بعد از اینکه فکر کرد وسکر رو نابود کرده به سراغ سایر اعضای گروه رفته تا آن ها را نابود کنند. گروه باید به سرعت این سوپر سرباز را نابود کرده و از عمارت به سرعت خارج شوند! احتمال انفجار این عمارت در هر لحظه وجود دارد. پس از درگیری های فراوان سرانجام جیل و کریس موفق شده این موجود را از بین ببرند و با پیدا کردن ربکا باقی مانده تیم براوو توانستند قبل از انفجار عمارت، محل رو ترک کنند.

بری برتون هم توانست با هلی کوپتر فرار کند و وسکر هم با تزریق ویروس جی جان تازه ای گرفته و توانست به گروه ارگانیزیش ملحق شود.

مطالب مرتبط

داستان رزیدنت اویل

PlayStationOne

نظر بگذارید