ام اصلی : بو رای چو
جنسیت : مرد
جهت گیری : خوب
وضعیتش : مربی
زادگاه : دنیا خراج
ساکن : زمین
گونه : انسان
طرز فایتینگ : سومو – می زونگ – درونکن فیست
دوستان :: لیو کنگ . کونگ لائو – شوجینکو ریدن – لی می – کیتانا
دشمنان : شائو کان – کوان چی – شنگ سانگ -باراکا – اوناگا – ملینا
سلاح : جُجوتسو
طراح : Carlos Pesina
اطلاعات کوتاهی از بو رای چو ::::
بورای چو استاد معروفی که بیشتر اوقاتش مسته و از خودن شراب کیف میکنه – فن “Puke Puddle” که میشه گفت استفراغ میکنه معروفه.
سبک مبارزه اولیه اون Drunken Fist هست.
میشه گفت یکی از کلیدی ترین شخصیت های مورتال کمبت ددلی الیانس هست ولی قبل از عرضه شدن این بازی خبری از وجود این شخصیت باحال و محبوب نبود در این بازی بو رای چو سنگین وزن ترین شخصیت ددلی الیانس هست. ولی یهی دلیلش اینه که همیشه به پشتش یه کیسه پر از مشروب و الکل هست و همیشه میخورتش و همیشه شل و مسته و هی تلو تلو میخوره
وی دارای موی خاکستری ، مدل موی ـی شبیه به دمِ اسب و صورتی طپل گونه هست.
___
استوری لاین ::
بو رای چو استادِ مبارزان بزرگ و معروفی مانند لیوکنگ ، شوجینکو – و بعد ها کونگ لائو هست. با وجود اینکه وی زادگاهش آوت ورلد هست ولی در زمین ساکن هست و به جنگجویان زمینی تمرین و تعلیم میدهد. ولی وی در هیچ یک از مبارزات مورتال کامبت شرکت نکرده است و عجیب این است که او به تعلیم دادن جنگجویان زمینی پافشاری دارد
زمانی که بهترین شاگردش یعنی لـــیــــو کـــــنــــگ توسط کوان چی و شنگ سانگ که لیو در حال تمرین در ” مکان تمرین شائولین ها ( که شائولین تمپلیت میگن ) ” بود اونو کشتند. بعد از اون که لیو کنگ مرد بو رای چو شروع به آموزش بهترین دوستش و قدیمیش یعنی کونگ لائو شد تا با آموزش دادن حرفه ای او ، شنگ سانگ رو بکشه. هنگامی که مبازان زمینی در حال آماده شدن در مقابل جنگ با متحدین مرگبار بودند. بو رای چو به مقر شنگ سانگ رفت ( البته مخفیانه 😀 ) و یکی از آشنایش یعنی ” لِی مِی” رو نجات داد در طی داستان وی با جنگجویان زمینی که توسط لرد ریدن ، الدر گاد فرمان میگرفتند ، مبارزه میکردند ، متحد شد و با آن ها جنگید.
بعد ها . وی در نبرد در برابر اوناگا و بعدا نبرد آرماگدون شرکت کرد و در حالی که میخواست به بالای حرمی که آرگوس ساخته بود که در نوک آن بلیز قرار داشت کشته شد !
______
شعار وی : I train my most promising students here at my home, away from prying eyes, to assure that my secrets are only known to those I trust